برآمدن اشکانیان (فصل پنجم – دفتر اول؛ تاریخ مختصر)


 

 

برآمدن اشکانیان (فصل پنجم – دفتر اول؛ تاریخ مختصر)

محمود طوقی

 

برآمدن اشکانیان:

حدود جغرافیای سرزمین پارت
– در شمال به خوارزم
– در جنوب به کرانه شمالی کویر ایران
– در غرب به هیرکانیه؛گرگان
– در شرق به سغد و مرغیانه

محل زندگی پارت ها
جنوب کشور ترکمنستان کنونی دو قبیله زندگی می کردند بنام:
– پارت: بمعنای دور از آب
– پهلوی :بمعنای نزدیک آب
در زمان هخامنشیان این منطقه یک شهریار نشین بود که حاکم آن ویشت اسپه پدر داریوش بود. بعد ها این دو قبیله یک اتحادیه درست کردند .

اَرشک
بنیان گذار این سلسله ارشک بود. که به اشک معروف بود و جمع آن می شد اشکان . اما تاریخ نویسان نخستین تصور کردند اشکان نام یک فرد است و پادشاهی اشکانی جمع آن شد اشکانیان که غلط است اما غلطی مصطلح.
با منتزع شدن پادگان باختریه از انطاکیه مرکز حکومت سلوکیه و تشکیل سلطنت خود مختار و تضعیف قدرت منطقه ای مهاجمین اسپارتی،  پارتی ها موفق شدند در منطقه خود سلطنتی خود مختار تاسیس کنند. در بین سال های ۲۶۰-۲۵۰پ.م.اشک اول موفق شد اتحادیه قدرتمندی از قبایل تشکیل بدهد.
اشک اول در جنگ با قبایل تورانی در سال ۲۴۸پ.م. کشته شد .
گفته می شود آرش کمانگیر بر گرفته از شخصیت اشک اول بوده است که درگیر و دار جنگ با قبایل تورانی بود .

تیرداد اول
اشک قبایل پارت را متحد ساخت و آندروگو نماینده نظامی سلوکیه را شکست داد. تیرداد برادر اشک موفق به تصرف گرگان شد. در سال ۲۴۷پ.م. بین تیرداد و سلوکوس کالینیکوس در حوالی هیرکانیه جنگی در گرفت که به پیروزی تیرداد پایان یافت.

فریه پت (فریبد) و فرهاد اول
در بین سال های ۲۱۴-۱۷۴سه شاه دیگر زمام امور را بدست گرفتند:
– ارودان اول:۱۸۵-۲۱۱
– فریبد:۱۷۰-۱۸۵
– فرهاد اول:۱۶۴-۱۷۰
تا با بیگانگان نبرد کنند و یک دولت سراسری را بر پا دارند. این فتوحات در زمان فرهاد اول تا قزوین می رسید . و پادشاهان سلوکی طی قرار دادی استقلال فرهاد را برسمیت شناختند .

مهرداد اول
بنا بر وصیت فرهاد اول برادرش مهرداد اول در سال۱۶۴پ.م. به قدرت رسید. در این زمان شرق کشور از سوی قبایل وحشی تورانی تهدید می شد مهرداد به سغد رفت و مراکزی دفاعی خوبی درآنجا ساخت. و از این جا راهی باختریه شد و تا شمال دره پنجاب را مسخر ساخت و بعد سیستان را گرفت به این ترتیب باختر یه، سغد، سیتان و کابلستان در قلمرو پارت قرار گرفت. در این زمان سرزمین پارت شامل قزوین تا ری وترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان و شمال پاکستان بود .

حرکت به سوی مرکز ایران
ماد و خوزستان و پارس از این زمان ببعد آزادشدند و بعدنوبت میان رودان رسید .همزمان ارمنستان شورش کرد و یونانی ها را راندند. مهرداد به درخواست مردم آنجا وال ارشک را بعنوان شهریار آنجا به ارمنستان فرستاد.

شکست و مرگ آنتیوخوس ششم
درسال۱۴۲پ.م. آنتیخوس ششم به غرب ایران حمله کرد و بابل وهمدان را خراب کرد مهرداد پسرش فرهاد را به مصاف او فرستاد . آنتیخوس کشته شد . و دختر و پسرش به اسارت در آمدند.
مهرداد به سلطه بیگانه پایان داد و شاهنشاهی ایران دوباره احیا شد .

فرهاد دوم
در سال ۱۳۶ مهرداد اول درگذشت و فرهاد دوم بجای او نشست. فرهاد دست دوستی بسوی انطاکیه دراز کرد اما آنتیخوس هفتم رئیس هیئت را کور کرد و صلح فرهاد را نپذیرفت. و با ۳۰۰ هزار سرباز به میان رودان لشگر کشید. آنتیخوس هفتم به سرنوشت آنتیخوس ششم گرفتار شد. کشته شد و پسرش به اسارت درآمد .
فرهاد در سال ۱۲۷ در جنگ با سکه ها؛ ترکان ساکن در ماورا سیر دریا؛ شمال افغانستان کنونی کشته شد  .

اردوان دوم
مهستان؛ شورای کلانتران ایران اردوان عموی فرهاد را به سلطنت نشاند. او راهی تخارستان محل تجمع سکه ها شد که او نیز کشته شد .

مهرداد دوم
نهمین اشک مهرداد دوم بود که به سلطنت رسید .
او با سکه ها روابط صلح آمیز برقرار کرد و آنها را از اطراف سیر دریا عقب راند .
دوران ۴۸ ساله سلطنت او ۱۲۴-۷۶. دوران آرامش و سازندگی کشور بود اورا عده ای با داریوش مقایسه می کنند.

فرهاد سوم؛ اشک سیزدهم:
بعداز مرگ مهرداد اردوان دوم انتخاب شد ولی درسال۶۷. پ.م.  جایش را به فرهاد سوم داد .

بر آمدن روم
در این زمان امپراطوری برده دار روم در حال بر آمدن بود و چشم به آناتولی داشت .

جغرافیای سیاسی منطقه
– در شام سلوکی ها بودند
– در مصر بطلمی ها
در نیمه شرقی اناتولی؛ کت پتوکه شمالی و جنوبی دو شهریار نشین ایرانی بودند. در این زمان مهرداد ششم پادشاه کت پتوکه شمالی بود .

جنگ مهرداد ششم با رومی ها
رومی ها در این زمان در بخش هایی از آناتولی بودند. در بهار ۸۸ مهرداد ششم شکست سختی به رومی ها داد و آنها را از آناتولی راند .
پسرش فرناکه در سال ۸۷ با کمک یونانی ها رومی ها را از ترکیه و یونان و اسپارت بیرون کرد .
در سال ۸۴  برد با رومی ها بود یونان و آناتولی را رومی ها گرفتند. پیمان صلحی بسته شد .
۱۰ سال بعد مهرداد سوم به جنگ رومی ها رفت. شکست خورد و به ارمنستان رفت که دامادش بود .روم از تیگران شاه ،مهرداد را طلبید و به ارمنستان حمله کرد . اما موفق نبود .مهرداد با سپاهی بزرگ به کت پوتیکه رفت و رومی هارا از آنجا بیرون کرد و سرزمین های شمالی دریای سیاه را تصرف کرد و پسرش فرناکه در شبه جزیره کریمه مستقر شد .

پومپئی در آسیا
در سال۶۶ پومپئی به بهانه حمایت از یک مدعی سلطنت بنام آریا بُرزین به کت پوتیکه حمله کرد. مهرداد شکست خورد و به ارمنستان عقب نشست. اما تیگران شاه که پنهانی با پومپئی پیمان بسته بود مهرداد را راه نداد،مهرداد به شبه جزیره کریمه رفت که پسرش فرناکه شهریار آنجا بود .
پومپئی به شام رفت انطاکیه را گرفت و به عمر دولت سلوکی پایان داد.
مهرداد تصمیم گرفت به روم حمله کند اما پسرش با پومپئی اتحادی مخفیانه داشت پس بر پدر شورید. مهرداد از شدت اندوه خودکشی کرد .
پومپی متوجه میان رودان شد و آن سرزمین ها را گرفت. بهانه اش آن بود آمیدا؛دیار بکر کنونی متعلق به ارمنستان است .
مهرداد گرفتار مشکلات داخلی بود هیاتی به روم فرستاد اما پومپئی هیئت ایرانی را نپذیرفت و اعلام کرد روم وارث اسکندر است و فرهاد را پادشاه ایران نمی داند.

مهرداد چهارم
مهستان فرهاد سوم را بخاطر بی کفایتی از کار برکنار کرد ومهردادچهارم  را به تخت نشاند. مهرداد بلافاصله به امیدا رفت و آن جا را از دست روم خارج کرد .

ارد اول
بین مهرداد و برادرش ارد بر سر سلطنت اختلاف افتاد ومهستان: شورای کلانتران ارد را به شاهی برگزید و مهرداد را شهریار میان رودان و همدان شد . مدتی بعد اختلاف شعله کشید بنظر می رسید مهرداد تمایلی برای بیرون راندن رومی ها از آناتولی ندارد.
در سال ۵۵ پ.م. سورن سردار نامی پارت مهرداد  را دستگیر و بجرم خیانت اعدام کرد .

جنگ با کروسوس
پادشاهی ارد همزمان بود با بر آمدن ۳ سردار بزرگ روم:
– پومپئی
– سزار
– کراسوس

کراسوس از سوریه گذشت و مردم آنسوی فرات را اسیر  و بعنوان برده با خودبرد .شاه ایران هیاتی به انطاکیه فرستاد و خواهان پایان دادن به تجاوزات مرزی شد کراسوس گفت :پاسخ شاه را در انطاکیه خواهم داد. و سفیر ایران گفت: اگر در این کف دست موئی می بینی انطاکیه را خواهی دید .
استراتژی جنگ کراسوس کشاندن پادشاه ایران به حران و حمله از دو سوی به او بود جبهه دوم جنگ را قرار بود پادشاه ارمنستان بگشاید .
ارد، سورن را به سوی کراسوس فرستاد و خود به سوی ارمنستان رفت. در سال ۵۳ کراسوس با تیراندازان پارتی که در آن روزگار سرآمدان دوران خود بودند در حران روبرو شد.
در روز اول نبرد پسر کراسوس کشته شد و خود شبانه به حران گریخت. سورن حران را محاصره کرد و کراسوس شبانه از شهر خارج شد و کمی بعد دستگیر شد. سورن او رابه انطاکیه برد و به سبک رومی ها در شهر به نمایش گذاشت و همانطور که او می خواست شاه ایران را در انطاکیه به دار بزند او را به دار زد. شاه نیز در ارمنستان «ارته باد» را مطیع کرده بود و خواهرش را بعقد خود در آورده بود.

اثرات این پیروزی
این پیروزی اثرات درون مرزی و فرا مرزی هم داشت و در داخل مناطق اشغال شده آزاد شدند و مردم از دست راهزنان رومی خلاصی یافتند. در روم نیز حذف کراسوس به جنگ قدرت دامن زد .
در سال۴۸ سزار پومپئی را شکست داد و در سال۴۴ خود نیز ترور شد .

بعداز ترور سزار قدرت روم در دست ۴ سردار متمرکز شد:
– کاسیوس
– اوکتاویوس
– انتونیوس
– لیبیدوس

جنگ پاکور با روم
پاکور پسر ارد اول به تشویق لابینیوس سفیر روم در ایران به سوریه حمله کرد و آنجا را گرفت. بعد یهودا را از دست رومیان آزاد کرد. آناتولی را به لابینیوس سپرد و خود در سوریه مستقر شد .
آنتونیوس، وینتیدوس را به جنگ آنه فرستاد ودرسال ۳۹پ.م در جنگ پاکور و لابینیوس کشته شد. و قرار داد صلحی بین ایران و روم بسته شد و مرز ایران محدود به فرات شد .

تیسفون
ارد برای این که به مرز های امپراطوری روم نزدیک باشد شهر باستانی تیسپون را نوسازی و پایتخت کرد .

فرهاد چهارم
ارد اول  در سال ۳۷پ.م. به رای مهستان بر کنار و پسرش فرهاد چهارم به جای او نشست.

پیروزی بر آنتونیوس
در این زمان مصر و شام وآناتولی در تصرف روم بود. آنتونیوس با سپاهی۱۱۳هزار نفره از ارمنستان گذشت و به آذربایجان حمله کرد. فرهاد به مصاف او رفت. در نخستین دور نبرد تاتیانوس و ۱۰هزار رومی به خاک افتادند. پادشاه ارمنستان از صحنه نبرد گریخت. و آنتونیوس راه فرار در پیش گرفت.
مهرداد تا ارمنستان او را دنبال کرد و مدام از آنها بکشت. از سپاه آنتونیوس تنها ۴۳هزار  نفرکشته و ده ها هزار نفر اسیر و مجروح شدند.

تیرداد دوم؛ ارشک هیجدهم
در سال۳۳ پ.م. مهستان تیرداد را به جای فرهاد نشاند. فرهاد به نزد سکه رفت و با سپاهی گران برگشت و بار دیگر مهستان او را به سلطنت نشاند

فرهاد پنجم؛ ارشک نوزدهم
فرهاد با روم از درآشتی برآمد و قرار داد صلح بست

اردوان سوم؛ ارشک بیستم
فرهاد پسر کوچکش را که مادرش رومی بود بعنوان ولیعهد بر گزید و ۴ پسر دیگرش را بعنوان میهمان به روم فرستاد. در همین زمان روم «ارته وسد» را با سپاهی به ارمنستان فرستاد تا شاه جدید را برکنار کند و این بر خلاف توافق با ایران بود و با عدم مداخله مغایرت داشت.
فرهادک بی طرف ماند. شورای کلانتران او را برکنار و اعدام کرد .

اورونت
بعد از فرهادک نوبت به یکی از سپهداران پارتی بنام اورونت رسید. مدتی بعد او نیز بر کنار و اعدام شد .

ونون اول؛ ارشک بیست و یکم
مهستان از روم خواست ونون پسر بزرگ فرهاد را برای سلطنت به ایران بفرستند اما ونون نیز شخص مناسبی برا پادشاهی نبود و بر کنار شد .

اردوان سوم؛
پس شهریار آذربایجان به تخت نشست.
روم یکی از پسران فرهاد را به ایران فرستاد تا با ادعای سلطنت به آشوب داخلی بیفزاید اردوان پسرش را با سپاهی به ارمنستان فرستا د و او را پادشاه ارمنستان کرد. پادشاه ایبریه؛ گرجستان به تحریک روم به ارمنستان لشکر کشید و برادر خودش را شاه کرد. این شکست بمعنای از دست رفتن ارمنستان بود .

پادشاهی تیرداد
اردوان استعفا داد و بمیان قبایل داهَه در شرق مازندران رفت؛ ترکمنستان کنونی. و تیرداد شاه ایران شد. اما مهستان از تیرداد راضی نبود. بعد از مدتی مهستان از اردوان خواست به سلطنت بر گردد و او به تیسفون بر گشت .
تیبریوس حاکم سوریه با اردوان پیمان دوستی بست و روم موقتاً از شیطنت دست کشید .

گودرز دوم؛
در سال۴۲ میلادی اردوان؛ اشک هیجدهم در گذشت و گودرز پسرش به تخت نشست .

بردان اول؛
مدتی بعد مهستان او را برکنار کرد و بردان را به تخت نشاند. بردان در سال ۴۶ ترور شد

گودرز
گودرز با مرگ برادرش به قدرت بازگشت و طی نبردی نوه فرهاد چهارم را که مدعی سلطنت بود شکست داد.

پادشاهی ونون
در سال۵۱ میلادی گودرز درگذشت. نخست ونون شهریار ماد به قدرت رسید .

بلاش اول؛
یک سال بعد پسرش بلاش جای او را گرفت.

ارمنستان
پادشاه ارمنستان در این زمان دست نشانده روم بود. مردم از شاه تقاضای عزل اورا کردند، بلاش به ارمنستان رفت و تیرداد برادرش را آن جا گذاشت و بعد متوجه شرق ایران شد که قبایل سکه  و داهه تاخت و تاز می کردند.

اهمیت ارمنستان
ارمنستان اهمیتی ژئو پلتیک داشت هم برای ایران و هم برای روم. وسرزمینی حائل میان روم و ایران بود.
تسلط روم بر ارمنستان، میان رودان و آذربایجان را به خطر می انداخت. از سوی ایران هم سرزمین های اشغال شده کت پوتیه و آناتولی به خطر می افتادند. بهمین خاطر توافق نا نوشته ای بود که شهریار ارمنستان از خانواده اشکانی و با رضایت روم باشد.

اشغال و آزادی ارمنستان
بلاش در سال ۵۸ میلادی متوجه شرق شد تا از عبور قبایل وحشی جلوگیری کند. روم همسایگان ارمنستان را برعلیه ارمنستان تحریک کرد و در آخر به بهانه حمایت از آرامش در ارمنستان به آنجا لشگر کشید و آن را چند پاره کرد. در روم جشن گرفتند و نرون سزار شد.
در سال ۶۱ بلاش از شرق راحت شد و به سوی ارمنستان رفت و رومی ها را شکست سختی داد و ارمنستان به ایران باز گشت .
مذاکرات صلح آغاز شد اما در سال ۶۳ کوربولوس سردار رومی به ارمنستان لشگر کشید. و در همان محلی که پایتوس شکست خورده بود تار و مار شد. و کار به مذاکره کشید و قرار بر این شد که مهرداد شهریار ارمنستان باشد اما در روم تاجش را از نرون بگیرد .

حمله روم به کماژن
روم در گیر ودار جنگ قدرت شد .نرون به اعدام محکوم شد و دو قیصر بعدی هم کشته شدندو وسپاسیون با کمک ایران قیصر شد و روابط در این دوران حسنه بود .
پایتوس که یک بار از ایران شکست خورده بود حاکم سوریه بود . به بهانه دروغین حمله ایران به کماژن در سال۷۲ خود به کماژن حمله کرد تا ایران را به جنگ بکشاند اما با خویشتن داری ایران این طرح شکست خورد .

پاکور دوم
در سال ۷۸ م. بلاش اول  در گذشت. و پاکور دوم به قدرت رسید و ۳۰ سال در آرامش سلطنت کرد .

خسرواول
بعد از مرگ پاکور دوم  خسرو به تخت نشست تا سال ۱۳۰م.
در سال ۹۸ در روم تراژان به قدرت رسید .در سال ۱۱۴ به ارمنستان حمله کرد. بهانه آن بود که اکسدار بدون مشورت روم به قدرت رسیده است. ایران پذیرفت تا مازیر برادرش با رضایت روم پادشاه ارمنستان شود. تراژان به حیله ای مازیر را ترور کرد. ارمنستان را گرفت و به میان رودان لشگر کشید .
خسرو در گیر ودار مشکلات داخلی خود بود. تراژان موفق شد تیسفون را هم اشغال کند و پادشاهی دست نشانده بنام پارتم اسپات به تخت بنشاند و تمامی میان رودان را غارت کرد. و به سوریه بازگشت.
خسرو از مشکلات داخلی فارغ شد و به ارمنستان و میان رودان لشگر کشید و مناطق از دست رفته را باز پس گرفت.
در این زمام تراژان در گذشته بود و هادریان قیصر بعدی از در صلح با ایران وارد شد .

بلاش دوم؛
در سال ۱۳۰ بعد از مرگ خسرو پسرش بلاش دوم  به تخت نشست. در دوران ۲۰ ساله بلاش دوم ایران با روم در صلح بود و بلاش فرصت داشت به امور داخلی برسد و در سال ۱۴۹ در گذشت

بلاش سوم
به قدرت رسیدن بلاش سوم همزمان بود با حمله روم به ارمنستان و به قدرت رساندن سوئموس بود. بلاش به ارمنستان رفت و تیگران را که محبوب مردم بود بقدرت رساند.

جنگ با روم
بلاش در گیر و دار جنگ با مدعیان بود که روم به ارمنستان حمله کرد. خسرو فرمانده ایرانی سپاه روم را در کنار فرات شکست داد. نوبت به حاکم سوریه رسید او نیز شکست خورد. پس بلاش سوم در سال۱۶۳ به سوریه لشگر کشید و روم با سپاهی گران به مصاف او رفت و بلاش شکست خورد.
شکست بلاش مثل همیشه با آشوب های داخلی همراه بود و سپاه روم فرصت یافت تمامی میان رودان و تیسفون را مسخر ومثل همیشه غارت و ویران کند. اما خوشبختانه بیماری وبا به کمک بلاش امد و سپاه روم تار و مار شد و عقب نشست .

بلاش چهارم
در سال ۱۹۰م. بلاش سوم در گذشت و بلاش چهارم به قدرت رسید.
در سال ۱۹۰ بلاش سوم در گذشت. تا ۵ سال روم در گیر کودتاهای پیاپی بود و مرز ایران آسوده بود. در سال ۱۹۵ سوروس قیصر شد. و حمله روم آغاز شد

علت جنگ های مداوم
براستی علت چه بود و چرا روم از این جنگ هایی که دهه ها با کشتار هر دو سو و پیروزی و شکست همراه بود خسته نمی شد. آیا اشکال در آز سیری ناپذیر قیصرها بود؟
از یاد نبریم که روم یک امپراطوری برده دار بود و حیات آن بستگی به جنگ و صدور بحران در خارج از مرز های خود داشت. کلان برده داران رومی باید معادن و مزارع و بازار های خود را از برده هایی پر می کردند که تنها راه بدست آوردن آن جنگ بود. بواقع جنگ در خمیر مایه ساخت اقتصادی برده داری بود. و این ساخت زمانی با بحران روبرو می شد که نمی توانست سوخت درونی خود را تامین کند.
اما تمامی داستان این نبود، تسلط بر راه های بازرگانی بین المللی چه از حیث عوارض و چه بخاطر امنیت بازرگانی برای پادشاهان اشکانی اهمیت ویژه ای داشت. برای روم هم به همین سیاق بود .

علت آشوب های داخلی چه بود
در پژوهش تاریخ ماد و هخامنشی و اشکانی می بینیم که در پس هر تغییر و تحولی در قدرت ما با آشوب های داخلی مواجهیم.
هر شکافی در قدرت نیروهای گریز از مرکز را فعال می کند. شورش، سرکوب. این پروسه آنقدر ادامه می یابد تا توازن قوا با مداخله یک نیروی خارجی بهم بخورد و می بینیم که بلافاصله این نیروها با نیروی مهاجم متحد می شوند تا قدرت مرکزی را ازبین ببرند .
علت این شورش ها و سرکوب ها را باید در ماهیت این دولت ها دید. دولت هایی که از اتحادیه قبایل فرا می روئیدند و در انکشاف خود بیک امپراطوری تبدیل می شدند. امپراطوری که ساروج آن نیروی سرکوب بود. این قبایل و ملت ها را چیز بهم وصل نمی کرد بهمین خاطر مدام در حال گسیختن و جدا شدن بودند.
تلاش هایی برای وصل این اقوام به قدرت مرکزی در دوره ماد و هخامنشی شد اما بی حاصل بود دین زردشتی نتوانست به یک ایدئولوژی فراگیر تبدیل شود و این اقوام را بهم وصل کند .

جنگ با سوروس
در سال ۱۹۵ سوروس از فرات گذشت و وارد نصیبین شد بلاش به مصاف او رفت. سوروس عقب نشست. بلاش وارد سوریه شد .
در سال ۱۹۷ سوروس با سپاهی گران بلاش را شکست داد. و به میان رودان وارد شد و بابل و سلوکیه و تیسفون غارت و تخریب و کشتار شد.

بلاش پنجم و اردوان پنجم
بلاش چهارم در سال ۲۰۸ در گذشت. جنگ قدرت بین بلاش پنجم در شرق  و برادرش اردوان پنجم در غرب آغاز شد. در این زمان مهستان شورای ریش سفیدان پارت ضعیف شده بود و نمی توانست در این درگیری ها فصل الخطاب باشد .
کاراکالا در سال ۲۱۱ قیصر روم شد و برای این که شکاف قدرت در ایران را زیاد کند با اردوان از در دوستی در آمد و دخترش را خواستگاری کرد و با هدایایی راهی ایران شد. مجلش شادی و جشن آماده شد. اما کاراکالا در کاروان های هدایای عروسی ساز و برگ جنگ حمل می کرد. به جشن حمله برد تا با کشتن شاه جشن پیروزی خود را کامل کند. شاه گریخت و میهمانان بی سلاح کشتار شدند.
کاراکالا دست به غارت و کشتار زد بگونه ای که گورستان ها نیز از دستبرد او در امان نماندند و بلاخره هنگام ورود به معبد بزرگ حران برای غارت کشته شد .
اردوان در سال ۲۱۷ آماده باز پس گیری تیسفون شد. و به جنگ ماکرینوس قیصر جدید رفت. ماکرینوس از در صلح در آمد  با پرداخت ۵۰ میلیون دینار طلا و باز پس دادن اسیران به سوریه باز گشت.

افول ستاره پارتیان
همزمان با نبرد اردوان پنجم با رومی ها در میان رودان، در پارس قدرتی بزرگ در حال برآمدن بود. رمانده این قدرت کسی جز اردشیر بابکان نبود.

اهمیت پارتیان
پارتیان ۴۷۰ سال بر فلات ایران فرمان راندند. و در این مدت توانستند یک قدرت مهاجم و بزرگ را برای همیشه از ایران برانند؛ جانشینان اسکندر و یک قدرت مهیب امپریالیستی را در پشت مرز های این متوقف کنند؛ روم. و ایران را به عظمت دوران هخامنشی برسانند و این کار کمی نبود.

سازمان اداری و اعتقادات
سیستم حکومتی پارتیان فدرال بود نه متمرکز چون هخامنشیان. بر هر منطقه شهریاری حکومت می کرد که نیمه مستقل بود و در زمان جنگ سرباز و در زمان صلح به حکومت مرکزی خراج می داد. در رأس همه قدرت ها شورای کلانتران یا مهستان بود که از ۷ خانواده بزرگ تشکیل می شد. این شورا این قدرت را داشت که از خانواده اشک فردی با صلاحیت را شاه کند و قدرت عزل نیز با این شورا بود .

وضعیت شهرها در این دوران
ایران در این دوران در بازرگانی بین المللی نقشی میانجی داشت و کاروان ها از راه های بازرگانی ایران استفاده می کردند. بهمین خاطر مراکزی برای بازرگانی و ترانزیت کالا  و مراکزی برای دلالان و تشکیلات حمل و نقل خاکی و آبی  بوجود آمده بود.
در پایان قرن دوم پ.م. از رونق بازرگانی خارجی کاسته شد. علت اش جنگ های داخلی و نا امنی راه ها بود. قبایل عرب به کاروان ها حمله می کردند و راه ها را نا امن می کردند از این رو راه های دریای از خلیج فارس به هندوستان پر رفت و أمد شدند .

در این دوره ۳ راه عمده بود:
۱- جاده استخر، کرمان،سیتان که به هندوستان می رفت
۲- جاده خلیج فارس، دجله به سلوکیه می رفت واز آنجا به سوریه می رسید
۳- جاده ترکمنستان ـ چین به مرو به شهر صد دروازه و اکباتان و سلوکیه می رفت

صادرات ایران
پوست، پوستین، منسوجات، اشیا چوبی، چهارپایان، پرندگان، برنج، زعفران، ادویه، سنگ های قیمتی پنبه و روغن بود.

واردات
پاپیروس، اشیا مفرغی، شیشه، ظروف سفالین، اشیا فلزی بود.

صنایع
مبنای پولی این دوره نقره بود
۱- صنعت سفال سازی و لعاب دادن سفال
۲- سنگبری
۳- منسوجات و بافندگی

یکی از دلایل جنگ با روم
عواید گمرکی یکی از منابع مهم عواید خزانه سلطنتی  اشکانیانی بود. بهمین خاطرتصرف راه ها و امنیت آن برای اشگانیان اهمیت داشت .

علت سقوط اشکانیان

۱- جنگ های فرساینده با رومیان
۲- جنگ های داخلی
۳- فرسوده شدن اقتصاد کشور بعلت جنگ های طولانی با روم و جنگ های داخلی
۴- بحران عمومی برده داری در غرب کشور
۵- بحران روابط انسان ها در تولید:
بهره کشی شدید از جماعت های روستایی
تضاد بین دوزندگی عشیرتی و برده داری
بحران عمومی. پیدایش اشکال جدید روابط اقتصادی